معنی کلمه ملن در لغت نامه دهخدا
ملن. [ م ِ ل ُ ] ( اِخ ) مترجم یونانی داریوش که بواسطه مرض در راه مانده بود و با رسیدن اسکندر بدانجا به او پناهنده شد و گزارشهای جنگی را به اسکندر داد. ( از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1441 ).
ملن. [ م ِ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) قسمی کلاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). از ملون فرانسوی بمعنی خربزه اخذ شده شباهت را.