ملط

ملط

معنی کلمه ملط در لغت نامه دهخدا

ملط. [ م َ ] ( ع مص ) آژند در میان خشت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). به گل طلا کردن دیوار را. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). گل مالیدن بر دیوار و گل گذاشتن بر آن. ( از ناظم الاطباء ). || موی ستردن. || بچه ناتمام افکندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ملط. [ م ِ ] ( ع ص ) مرد سخت خبیث و بد که هرچه نزد وی گذارند بدزدد و حلال شمارد.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مرد که نسب وی معلوم نباشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مختلطالنسب یعنی آنکه نسب و پدر او شناخته نیست. ج ، اَملاط. مُلوط. ( از اقرب الموارد ). || غلام خلط ملط؛ مختلطالنسب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
ملط. [ م َ ل َ ] ( ع مص ) بی موی گردیدن اندام و سبک ریش گردیدن. مَلطَه. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). املط گردیدن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به املط شود.
ملط. [ م ُ ل ِطط ] ( ع ص ) لاط ملط؛ آنکه خود خبیث باشد و یارانش نیز خبیث. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ملط. [ م ُ ]( ع ص ، اِ ) ج ِ املط و مَلْطاء. ( ناظم الاطباء ). ج ِ املط. ( از اقرب الموارد ). رجوع به املط و ملطاء شود.
ملط. [ م َ ل َ ] ( اِخ ) از شهرهای باستانی آسیای صغیر که بندری بر ساحل دریای اژه است و بر مصب رود «مئاندر» قرار دارد و موطن تالس و اناکزیماندر و اناکزیمن و هکاته و اریستید و جز اینان می باشد این شهر جایگاه مکتب فلسفی «ایونی » است. ( از لاروس ). و نسبت بدان ملطی باشد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه ملط در فرهنگ فارسی

از شهر های باستانی آسیای صغیر که بندری بر ساحل اژه است و بر مصب رود ماندر قرار دارد و موطن تالس و اناکزیماندر واناکزیمن و هکاته واریستید و جز اینان می باشد این شهر جایگاه مکتب فلسفی ایوانی است .

معنی کلمه ملط در دانشنامه عمومی

مَلَط، یا میلِت، یا میلِتوس شهر مشهور ایونیای باستان، در غرب آناتولی بر ساحل دریای اژه است. ویرانه های آن در استان آیدین ترکیهٔ امروزی باقی است. به این شهر در یونانی Miletos و در لاتین Miletus می گفتند.
نخستین نشانه های سکونت در این محل به دلیل بالا آمدن سطح آب و ته نشینی رسوبات غیرقابل دسترس گشته است. نخستین شواهد موجود مربوط به عصر نوسنگی می باشد. در دوره های نخست و عصر برنز، سکونت، تحت نفوذ مینوسی ها درآمد. در افسانه ها آمده که هجوم اهل اقریطس ( کرت ) باعث جابجایی بومیان Lelegesای آنجا شد. این محل پس از آن میلت نامیده شد.
در سال های نخست عصر برنز، در سدهٔ ۱۳ پیش از میلاد، شاهد ورود لووی زبانان از جنوب مرکزی آناتولی که خود را کاریان می دانستند بود. پس تر، در آن قرن، نخستین یونانیان رسیدند و خود را آخایوس خواندند. در آن زمان آن شهر برضد امپراتوری هیتی ها شورش کرد. پس از سقوط آن امپراتوری شهر در قرن ۱۲ پ. م. خراب شد و در آغاز ۱۰۰۰ پ. م. به طور گسترده توسط یونانیان ایونی بازنشینی شد. برپایهٔ یک افسانه، بنیاد ایونیان در آنجا با حمایت شخصی به نام نلئوس از پیلوپونیس ( Peloponnesus ) بوده است.
دورهٔ میانهٔ یونانیان زمان سکونت ایونیان و اتحاد و پیوستگی آن ها تحت اتحادی به نام پیمان ایونی بود. دورهٔ کهن یونان با جرقهٔ ناگهانی و تابان هنر و فلسفه در سواحل آناتولی آغاز شد. نخستین دانش یونان توسط مکتب ملیسی فلسفه ( Milesian School of philosophy ) بنیان گذارده شد.
در سال ۷۵۰ ق. م. این شهر آبادترین شهر یونیه و بعدها بزرگترین شهر تجارتی دنیا بوده است و به واسطهٔ آبادی و زیبایی، مردم آن به ثروت و رفاه فوق العاده ای دست یافتند.
تالس دانشمند نامدار سدهٔ ششم میلادی در سال ۵۸۷ پ. م. به آن شهر رفت و در آنجا به آموزش مشغول شد. در سال ۵۰۴ پ. م. به دست ایرانیان افتاد تا سرانجام در دورهٔ حکومت سلجوقی و بعد تیموری به کلی ویران شد و اکنون خرابه های آن برجاست. در عصر هخامنشی دانشکده های عالی و مهم در شهرهای بورسیپه، میلت، ارخویی، ری، و بلخ جهت آموزش علم طب تأسیس گردید.

جملاتی از کاربرد کلمه ملط

شورش ایونیان با یک لشکرکشی ناموفق علیه ناکسوس، با همکاری مشترک بین ساتراپ ایرانی آرتافرنه یکم و آریستاگوراس، حاکم پیشین ملط آغاز شده بود. پس از آن، آرتافرنه تصمیم گرفت تا آریستاگوراس را از قدرت برکنار کند، اما قبل از اینکه این کار را انجام دهد، آریستاگوراس استعفا داد، و میلتوس را یک دولت دموکراتیک اعلام کرد. سایر شهرهای ایونی نیز از این امر پیروی کردند و جباران منصوب خود توسط هخامنشیان را اخراج و خود را دموکراتیک اعلام کردند. سپس آریستاگوراس از ایالات سرزمین اصلی یونان درخواست پشتیبانی کرد، اما فقط آتن و اترریا پیشنهاد اعزام نیرو را دادند.
اولین کلنی یونانی، تراپزون بود که توسط بازرگانان یونانی از ملط تأسیس شد و به‌طور سنتی به سال ۷۵۶ قبل از میلاد می‌رسد. استعمار یونان به ساحل محدود می‌شد و در دوره‌های بعدی امپراتوری روم نیز فقط اسمی بر قبایل داخلی باقی ماند. با این حال، مناطق ساحلی به استان‌های روم پنتوس تعلق داشتند. فقط در طول حکومت ژوستینین یکم (۵۲۷–۵۶۵) بود که قبایل جنگجو، سانویی‌ها یا تسانویی‌ها، تحت تسلط، مسیحی و تحت حکومت مرکزی درآمدند. ژوستینین کل منطقه را در استان نوبنیاد ارمنستان یکم ماگنا با ترابوزان به عنوان پایتخت خود (تحت امپراتور موریس (امپراتور روم شرقی)، به ارمنستان سوم تغییر نام یافت) شامل شد.
مکتب ملطی، نامِ مکتبِ فلسفی‌ای است که در سدهٔ ۶ پیش از میلاد، در ملط رواج داشت. فیلسوفانِ این مکتب از اهالیِ شهر ملط، واقع در ایونیا بودند. از این فلاسفه می‌توان به تالس، آناکسیماندروس و آناکسیمنس اشاره کرد. افکارِ این فلاسفه بیشتر طبیعی بود تا مابعدالطبیعی. هر کدام از آنان می‌کوشید تا مادهٔ اصلی‌ای که جهان بر اساسِ آن به‌وجود آمده‌است، یا به اصطلاح، مادةالمواد را کشف کند.
در ابتدا در سال ۴۹۸ ق. م یونی‌ها در این حمله با حمایت از نیروهای آتن و ارتریا، ضبط ساردی، قبل از شکست در جنگ افسس پشت کردند. پس از آن شورش به کریا و قبرس گسترش یافت. در سال ۴۹۴ ق. م ارتش و نیروهای ارتش و نیروی دریایی ایران دوباره گروه شدندو به مرکز شورش در ملط مستقر شدند.
دیونیس ملطی یا دیونیسیوس میلتی تاریخ‌نگار یونانی اهل ملط بود. دربارهٔ وی اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. برخی منابع می‌گویند در اواسط قرن دوم قبل از میلاد در اسکندریه زندگی می کرده‌است، البته این احتمال هم وجود دارد که در قرن پنجم قبل از میلاد زندگی کرده بوده باشد.
دژ سینوپ در سده هشتم میلادی توسط مهاجران اهل ملط ساخته شد. جنوایی‌ها نیز دژ را بهبود دادند. در سال ۲۰۱۳ این دژ به فهرست آزمایشی میراث جهانی افزوده شد. از سال ۲۰۱۹ دژ سینوپ تحت بازسازی قرار دارد.
آریستاگوراس یا آریستاگر حاکم ملط شهر یونانی‌نشین آسیای کوچک در اوایل سده ششم و اواخر سده پنجم پیش از میلاد بود.
در سال ۴۹۹ ق. م مهاجمان بعد از ملط با یک ساتراپ پارسی، آرتافرنس را برای تسخیر ناکاس به منظور تقویت موقعیت خود در میلتس راه اندازی کردند. این مأموریت فریب کارانه بود و آریستاگوراس تصمیم گرفت تا کل یونیا را به شورش علیه پادشاه ایران، داریوش بزرگ، تحریک کند.