ملتکم

معنی کلمه ملتکم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مِلَّتِکُم: طریقهی انتخاب و اتخاذ شده شما - آیین شما
ریشه کلمه:
کم (۲۲۹۱ بار)ملل (۱۹ بار)
دین و شریعت. . اصل آن از «اَمْلَلْتُ الْکِتابَ» است و دین را بدان جهت ملت گویند که از جانب خدا املا شده است. در مفردات می‏گوید: «ملت مانند دین است و آن نام شریعتی است که خدا بر زبان انبیاء برای مردم فرستاده است. فرق دین با ملت آن است که ملت فقط بر پیامبر نسبت داده می‏شود نه به آحاد امت، گفته نمی‏شود ملت خدا، ملت زید ولی گویند دین خداو دین زید». خلاصه دین به خدا و پیامبر و شخص نسبت داده می‏شود اما ملت فقط به رهبر و آورنده دین اضافه می‏شود. ولی در قرآن مجید گاهی به قوم و نحو آن اضافه شده است مثل قول یوسف «علیه السلام» . ایضا . یعنی: ما این سخن را در دین اخیر نشنیده‏ایم این جز دروغ نیست. و نیز بطریقه بت پرستان اطلاق شده مثل . ایضا آیه . و نیز در سوره . .

جملاتی از کاربرد کلمه ملتکم

وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ یعنی عن کفار مکة العذاب إِلی‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ ای الی اجل معدود و مدّة معلومة اگر ما عذاب از کافران و مشرکان مکة با پس داریم تا روزگاری شمرده و هنگامی معلوم، ایشان خواهند گفت بر طریق استهزا و تکذیب ما یَحْبِسُهُ چیست آن که عذاب از ما باز میدارد و باز می‌برد یعنی که ایشان تعجیل عذاب میکنند چنان که جایی دیگر گفت: یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ. وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّی لَجاءَهُمُ الْعَذابُ و این تعجیل و استهزاء بآن میکردند که آن را دروغ میشمردند، رب العالمین گفت: «الا یوم یأتیهم العذاب» یعنی ب: بدر لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ آگاه باشید و بدانید آن روز که عذاب فروگشائیم بایشان آن عذاب از ایشان باز نگردانند و باز نبرند وَ حاقَ بِهِمْ احاط بهم و نزل بهم ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ جزاء استهزائهم. و گفته‌اند: إِلی‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ ای قلیلة. مدت عذاب دنیا اندک شمرد از بهر آن که مدت دنیا و بقای دنیا باضافت با عقبی اندک است و همچنین عذاب دنیا در مقابل عذاب جاودانه که در عقبی خواهد بود اندکی است، اما لفظ امت در قرآن بر هشت وجه آید: یکی از آن بمعنی عصبة است و جماعت، چنان که در سورة البقرة گفت: وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ ای عصبة مسلمة لک، تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ای عصبة. و در آل عمران گفت: أُمَّةٌ قائِمَةٌ ای عصبة قائمة. و در سورة المائدة گفت: أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ای عصبة. و در سورة الاعراف گفت: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ ای عصبة. وجه دوم امّت است بمعنی ملت، کقوله: إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی‌ أُمَّةٍ ای علی ملة وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً ای ملتکم ملة الاسلام وحدها، جایی دیگر گفت: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً یعنی ملة الاسلام. وجه سوم امّت بمعنی مدت است. کقوله: وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلی‌ أُمَّةٍ ای الی مدة و کقوله: و اذکر بعد امّة. ای بعد مدّة. وجه چهارم بمعنی امام است کقوله: إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً یعنی کان اماما یقتدی به فی الخیر. وجه پنجم امت است بمعنی جهانیان گذشته و جهانداران از کافران و غیر ایشان. کقوله: وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ یعنی الامم الخالیة. وجه ششم امت محمد اند (ص) مسلمانان بر خصوص. کقوله: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ و قوله: کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً وجه هفتم کافران امت محمداند بر خصوص. و ذلک قوله: کَذلِکَ أَرْسَلْناکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَمٌ یعنی الکفّار خاصة. وجه هشتم امّت است بمعنی خلق. کقوله فی سورة الانعام: وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ یعنی الا خلق مثلکم.