ملتزمین

معنی کلمه ملتزمین در لغت نامه دهخدا

ملتزمین. [ م ُ ت َ زِ ] ( ع ص ، اِ ) مأخوذ از تازی ، ملازمان و همراهان و پیروان و خدمتگاران. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ملتزم شود.

معنی کلمه ملتزمین در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ملتزم در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) . یا ملتزمین رکاب . کسانی ( از پیاده و سوار ) که در رکاب شاه یا بزرگی حرکت کنند : [ و بعد از رفتن حضرات هم بعضی فرمایشات دارم در باب اختصار وضع ملتزمین رکاب ... ] ( سفرنامه ناصرالدین شاه بکربلا.۳۳ )

جملاتی از کاربرد کلمه ملتزمین

او در سال ۱۲۶۷ در سفر ناصرالدین‌شاه به اصفهان به همراه میرزا تقی‌خان امیرکبیر و تنی‌چند از درباریان از ملتزمین رکاب بود. چون در این سال امیرکبیر از صدارت عزل شد و مورد غضب ناصرالدین شاه قرار گرفت، سفارت روسیه تنی چند قراول به خانه امیر فرستاد و اعلام کرد که او تحت‌الحمایه روسیه است. از آنجا که محمدحسن‌خان تابعیت روسی نیز داشت، ناصرالدین‌شاه او را مأمور مذاکره با سفیر روسیه کرد تا از او ملاقات و سؤال کند که به چه حقی نظامیان روسی را به خانه‌ای که مادر و خواهر شاه آنجا سکونت دارند فرستاده است.
نوهٔ او حسین‌قلی‌خان افشار، شاعرو خطاط مشهور خمسه ای و از ملتزمین رکاب عباس میرزا بود.فرزند حسینقلی خان ذوالفقارخان سهم السلطنه است که فرمانده فوج سوار خمسه بود و در ماموریت خراسان و جنگ ترکمانان و فتح هرات لقب اسعدالدوله و درجه امیرتومانی گرفت.
واژهٔ رباط که از ریشهٔ «ربط» می‌آید، به معنای ارتباط میان دو شهر می‌باشد که واژه‌ای عربی است. در ابتدا به مفهوم یک ایستگاه نظامی، سپس توقفگاه موقت لشکری و بعد از آن برای منزل‌های میان راه که مورد استفاده ملتزمین رکاب شاهی قرار گرفته، بکار برده می‌شد. رباط‌ها بر خلاف کاروانسراها، از عمده مسائل به وجود آورندهٔ عوامل مذهبی (سفرهای زیارتی) و عوامل اقتصادی (تجارت) شکل می‌گرفتند.
آمیانوس، مورخ رومی، با اینکه به‌طور طبیعی از این دشمن خطرناک دولت روم، متنفر بوده، در روایت خود نتوانسته‌است که از ذکر جلال و شکوه و دلیری شخص شاپور خودداری کند. «شاه قدی بلند داشت و از ملتزمین خود یک سر و گردن بلندتر بود. در لشکر شاپور انتظام کامل حکمفرما بود و معمولاً در موقع فتح شهرهای دشمن، بیهوده قتل‌عام نمی‌کرد.» از روایات وی بر می‌آید که شاپور دارای صفات جوانمردانه و مروت و انصاف بوده‌است. آمیانوس این رحم و انصاف را به مکر و حیلهٔ پادشاه نسبت داده‌است. از خلال گزارش‌های تاریخی چنین بر می‌آید که سربازانی از مردمان هون نیز در این نبردها به خدمت گرفته شده و حاضر بوده‌اند.
جهانگیر قائم‌مقامی (۱۸ مهر ۱۲۹۷ – ۲۰ شهریور ۱۳۶۰) متخصص اسناد تاریخی و تاریخ دورهٔ قاجار، و مدیر نشریهٔ بررسی‌های تاریخی. وی از نوادگان میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی (از ملتزمین عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه و صدراعظم محمد شاه قاجار) فارغ‌التحصیل دانشکده افسری و دارای درجه دکترای تاریخ از دانشگاه سوربون فرانسه. او دارای تألیفات بسیاری در زمینه تاریخ و سندشناسی فارسی است و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹ سردبیری مجله بررسی‌های تاریخی را بر عهده داشته‌است.
علت اعطای لقب زرریز خان به او این است که در زمان فتحعلی شاه از طرف یکی از دول خارجه بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار رسید و شاه قصد گشودن آن را کرد. اسماعیل خان که جزء ملتزمین بود استدعا کرد این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگذاران انجام شود چه احتمال سوءقصد را نمی‌توان از نظر دور داشت. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر شد و خساراتی به بار آورد. فتحعلی شاه با آگاهی از این امر، دستور داد برای این دور اندیشی هم وزن سردار اسماعیل خان سکه‌های طلا به او مرحمت شود و چنین کردند و اسماعیل خان معروف به «زرریزخان» شد.
در سال ۱۲۸۹ ق به عنوان وزیر فوائد عامه در دولت سپهسالار منصوب شد؛ و در سال ۱۲۹۰ ق ناصرالدین شاه که به تشویق سپهسالار عازم اروپا شد، حسنعلی‌خان با سمت وزیر فوائد عامه از جمله ملتزمین رکاب وی بود.