ملاق

معنی کلمه ملاق در لغت نامه دهخدا

ملاق. [ م َ] ( ع اِ ) ماله و غلتک و هر ابزاری که بدان دیوار و زمین و جز آن را صاف و هموار کنند. ( ناظم الاطباء ).
ملاق. [ م َل ْ لا ] ( ع ص ) بسیار چاپلوس و چاپلوسی کننده. ( ناظم الاطباء ). بسیارتملق. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه ملاق در فرهنگ فارسی

بسیار چاپلوس و چاپلوسی کننده .

معنی کلمه ملاق در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُلَاقٍ: ملاقات کننده
ریشه کلمه:
لقی (۱۴۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ملاق

تپه ملاق بن مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است و در شهرستان ساری، بخش مرکزی، روستای تیرکلا واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۲۹۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
إِلی‌ رَبِّکَ کَدْحاً ای عامل لربّک عملا مستقبلا ثوابه و عقابه «فَمُلاقِیهِ» ای ملاق کدحک ای جزاؤه خیرا کان او شرّا. و قیل: فملاق «ربّک».