مقیدی

معنی کلمه مقیدی در لغت نامه دهخدا

مقیدی. [ م ُ ق َی ْ ی َ ] ( حامص ) بستگی. ( ناظم الاطباء ). مقید بودن. و رجوع به مقید شود.

معنی کلمه مقیدی در فرهنگ فارسی

بستگی . مقید بودن .

جملاتی از کاربرد کلمه مقیدی

چون من به قید حلقه ی گیسو مقیدی چون من به سحر نرگس جادو مسحری
ای دل که بنده در نفس مقیدی آزاده مؤید و حبس مؤبدی
گر به حیا مقیدی برقعی از حجاب کن پردهٔ رخ که پیش او باد برد نقاب را