مقریزی

معنی کلمه مقریزی در لغت نامه دهخدا

مقریزی. [ م َزی ی / م َ ] ( اِخ ) رجوع به احمدبن علی مقریزی شود.

معنی کلمه مقریزی در فرهنگ فارسی

تقی الدین احمد بن علی بعلبکی ( ف. ۸۴۹ ه.ق . ) از مردم مقریز ( مقریز نام محلی است در اطراف بعلبک ) از مورخین و جغرافی دانهای اسلامی در قرن نهم هجری است . آثار وی در حدود دویست کتاب و از جمله آنها : کتاب الالمام باخبار من بارض الحبشه من ملوک الاسلام کتاب الاوزان و المکائیل کتاب تاریخ الاقساط کتاب تاریخ مصر کتاب - مشاهیر مصر کتاب بنده العقود فی امورالنفوذ کتاب المواعظ و الاعتبار بذکرالخطط و الاثار در جغرافیا که چاپ شده و غیره .

جملاتی از کاربرد کلمه مقریزی

العینی و مقریزی چندین بار در طی چند سال آینده جانشین یکدیگر به عنوان محتسب قاهره شدند ولی هیچ کدام برای مدت طولانی این پست را حفظ نکردند.
این ادعا که اشاعره به‌طور کلی منکر حسن و قبیح عقلی هستند، از کلام تاریخ‌نویسانی چون مقریزی استفاده می‌شود. وی اظهار می‌دارد که از دیدگاه اشاعره، هیچ عملی نه مقتضی تحسین عقل است، نه تقبیح آن، بلکه حکم به حسن و قبح منحصراً مستفاد از شرع است. از جواب کسانی که درصدد ردادعاهای اشاعره برآمده‌اند نیز معلوم می‌شود اشاعره منکر درک عقل نسبت به حسن و قبح هستند تا جائی درک حسن و قبح عقلی از جمله امور ضروری و مورد درک هر عاقلی است؛ لذا اگر کسی به انکار آن بپردازد، گوئی منکر یک امر ضروری شده‌است.
یاسا اصطلاحی است که از فرمان‌های فردی صادر شده توسط چنگیز خان و جانشینان او و گاه کل مجموعه این فرمان‌ها استفاده می‌شود. با اینکه هیچ طومار مغولی با این نام یافت نشده‌است و نسخه کامل آن وجود ندارد اما در میان بسیاری از تواریخ از جمله تاریخدان مصری تقی‌الدین مقریزی (۱۳۶۴–۱۴۲۲)، مورخ ارمنی وارطان آرولتسی (۱۲۷۱–۱۱۹۸) و ابن بطوطه (۱۳۰۴–۱۳۶۸)، گزیده‌هایی از آن وجود دارد. یاسا، که گمان می‌رود به خط مغولی اویغوری بر روی طومارهایی نوشته شده بوده، در آرشیوهای مخفی نگهداری می‌شده و فقط خانواده سلطنتی آن را می‌خواندند. فراتر از قوانین بودن، یاسا ممکن است شامل عناصر فلسفی، معنوی و عرفانی باشد و بنابراین ممکن است به عنوان متنی شبه مقدس یا جادویی در نظر گرفته شود.
در میان منابع تاریخ‌نگاری مسلمان، به جز عزالدین بن اثیر (ف. ۶۳۰)، تقریباً هیچ‌یک التفاتی به جنگ صلیبی چهارم نداشته‌است و ابن واصل (ف. ۶۹۷ قمری)، ابوالفدا (۷۳۲ف. قمری)، مقریزی (ف. ۸۴۵)، ابن تغری (ف. ۸۷۴) و ابن فرات صرفاً به سقوط قسطنطنیه به‌طور گذرا اشاره کرده‌اند. تنها ابن اثیر است که در ذکر وقایع سال‌های ۵۹۹ و ۶۰۰ هجری در کتاب الکامل فی التاریخ به شرح وقایع این جنگ پرداخته‌است و با توجه به اینکه وی از معاصران این رخداد بوده‌است، اثر وی به عنوان یک منبع اولیه حائز اهمیت است، هرچند در بیان مناسبات پیچیده بین شاهان و فئودال‌های اروپایی دچار اشتباهاتی شده‌است. به نظر می‌رسد وی از دو منبع معاصر خود بهره جسته باشد.
ظاهرا جنگ‌های بسیار با صلیبیون و مغولان کرد و به فتوحات و پیروزی‌هایی نیز نائل آمد و سرانجام در رجب سال ۶۷۶ به دمشق درگذشت یا به قول برخی از مورخین مسموم گردید، ولی ظاهراً قول مقریزی که مرگ وی را بر اثر اسراف نوشیدن قمز (نوعی از نبید) و بروز بیماری بدان سبب می‌داند درست می‌نماید.
بنا به گفتهٔ تقی‌الدین مقریزی در «الخُطَط»، نیشابور نخستین شهر اسلامی بود که از مدرسه‌سازی در آن در تاریخ‌نگاری‌ها یاد شده‌است: «مدرسه‌هایی که در سرزمین‌های اسلامی برپا شده‌ا‌ند، به هنگام صحابه و تابعین این چنین شناخته نشده بودند، این‌ها نوبنیادند و چهارصد سال پس از هجرت ساخته شدند. نخستین کسانی که در سرزمین اسلامی بدین کار همت گماشتند، مردم نیشابور بودند؛ مدرسهٔ بیقهیه را آنجا بنیان نهادند.» مهاجرت‌های دانشمندان از سراسر جهان اسلام در سده‌های میانه به نیشابور، سبب شد که مدرسه‌های آن «کانون گسترش ایده‌ها» و «قطب علمی دنیای اسلامی» شود. پیش از ساخت نظامیه در نیشابور، مدرسه‌هایی در آن برپا بوده‌است: