مقتدر عباسی

معنی کلمه مقتدر عباسی در دانشنامه آزاد فارسی

مُقتَدر عبّاسی (۲۸۲ـ۳۲۰ق)
ملقب به المقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی (۲۹۵ـ۳۲۰ق). در ۱۳سالگی به خلافت رسید. مادرش شغب ، بر وی مسلط بود و در ادارۀ امور دخالت می کرد. به هنگام خلافت مقتدر امر «وزارت» بسیار آشفته شد. به گونه ای که هر از چندی شخصی وزیر می شد و کمی بعد عزل می گردید. ازجمله علی بن موسی بن فرات بود سه بار به وزارت رسید و عزل شد و سرانجام به قتل رسید. مقتدر دو بار طی دوران خلافتش عزل شد و مجدداً به قدرت بازگشت. بار اول در سال دوم خلافتش ، عده ای از سران حکومت به بهانه کمی سن ، وی را خلع و با ابن معتز بیعت کردند اما یک روز بعد هواداران مقتدر با کشتن ابن معتز وی را به خلافت برگرداندند. بار دوم در ۳۱۷ق گروهی از بزرگان سپاه ، مقتدر را خلع کردند و محمد بن معتضد را به خلافت رساندند ولی پس از چند روز دسته ای از سپاهیان بار دیگر وی را بر مسند خلافت نشاندند. دوران مقتدر از تاریک ترین دوره های خلافت عباسی است به گونه ای که شیرازۀ امور از هم پاشیده شد؛ قرامطه در عراق و شام و بحرین قدرت یافتند و پس از چند بار تحمیل شکست به سپاه خلیفه ، در ۳۱۷ق قرامطۀ بحرین با حمله به مکه ، به کشتار حاجیان پرداختند و حجرالاسود را با خود بردند و تا بیست سال آن را بازنگرداندند. همچنین در این دوران حسن بن علی علوی مشهور به ناصر اَطروش در دیلم و طبرستان خروج کرد و عباسیان را از آن ناحیه بیرون راند. اسفار بن شیرویه و مردآویج زیاری نیز در ایران شورش کردند. حمدانیان هم بر بخش های وسیعی از سرزمین اسلامی حیره ، به استقلال حکومت کردند و فاطمیان در تونس قدرت خویش را تحکیم بخشیدند. نیز در ۳۰۹ق حسین بن منصور حلاج که از سوی فقها تکفیر شده بود، به فرمان مقتدر کشته شد. در ۳۱۹ق مونس خادم ، امیر ترک ، که از خلیفه رنجیده بود، پس از تصرف موصل ، با سپاهی به جنگ او آمد. مقتدر با سپاهی از بغداد به مقابلۀ او شتافت اما در جنگ کشته شد.

معنی کلمه مقتدر عباسی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقتدر عباسی چند نوبت از سال ۲۹۵ تا ۳۲۰ق حکومت کرد. در روزگار او، استوانه های کعبه تزیین شد.
وی هر سال در راه مکه و حرمین، اموالی بسیار هزینه می کرد و در تعمیر چاه های آب مکه پیشگام بود و دستور حفر دو چاه را در مکه صادر کرد. پس از ضعف خلافت عباسی، گروه ها و قبایلی گاه با ناامن کردن راه مکه، در صدد کسب امتیاز از مقتدر برمی آمدند.قرمطیان در شمار این گروه ها بودند که با هجوم بر حاجیان و غارت آنان، خلیفه را زیر فشار قرار می دادند. ابوطاهر قرمطی در هجوم بر حاجیان به سال ۳۱۲ق. از مقتدر عباسی تقاضای حکومت بصره و اهواز را کرد. منابع از کوشش های ۱۵ خلیفه عباسی میان مقتدر تا الناصر لدین الله در مکه و مسجدالحرام گزارشی نداده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه مقتدر عباسی

در ۲۷۴ق عمرو او را با مالی بسیار به سفارت بغداد فرستاد. در ۲۸۷ق و همزمان با اسارت عمرو لیث به‌دست امیراِسماعیل سامانی، حاکم فارس بود و در شمار هواداران خلیفه مقتدر عباسی قرار گرفت.
دستگیر و نزد برخی از قضات و روحانیون معروف و سرشناس، بازجویی شد. پس از گفت و شنودهایی در آن مجلس، علما و قضات آن عصر، از جمله «قاضی ابوعمرو» فتوا به حلیت خونش داده و وی را مهدورالدم اعلام کردند. آن گاه، وی را به زندان افکنده و منتظر فرمان مقتدر عباسی ماندند.
سفرنامه ابن فضلان نوشته احمد بن فضلان بن العباس بن راشد بن حماد یک از دانشمندان مسلمان قرن سوم و چهارم هجری قمری بود که در عصر خلافت مقتدر عباسی در بغداد زندگی می‌کرده‌است. سفرنامه ابن فضلان نوشته‌ای قابل توجه است که تصویری خوب و زنده از از مردم سرزمین‌های آسیای مرکزی و شمال خزر، جغرافیای انسانی و حاکمان این مناطق ارائه کرده‌است. این سفرنامه شرح سفری است که از بغداد آغاز و بعد از پیمودن مسیرهایی به ماوراءالنهر تا نزدیکی قازان (پایتخت اسلاوهای باستان) پیش رفته‌است. این سفرنامه از این جهت اهمیت دارد که مناطقی که وی به آنجا سفر کرده‌است به علت دشواری راه و مشکلاتی چون یخبندان چندان مورد استقبال جهانگردان قرار نگرفته بود. این سفرنامه تنها مرجع برای تاریخ نگاری روس و بلغارهاست.