مقبب. [ م ُ ق َب ْ ب َ ] ( ع ص ) بیت مقبب ؛ خانه قبه دار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). قبه دار : چو بر روی آب اوفتد آفتاب ز گرمی مقبب شود روی آب.نظامی.|| یکی از انواع سه گانه بسائط. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). || حافر مقبب ؛ سمی که گودی داشته باشد و دارای جوف بود. ( ناظم الاطباء ).