مق

معنی کلمه مق در لغت نامه دهخدا

مق. [ م َق ق ] ( ع مص ) کفانیدن شکوفه خرما را تا گشن دهند آن را. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شکاف دادن خوشه خرمابن را تا گشن دهند آن را. ( از ناظم الاطباء ). || مق حب العنب ؛ مکیدن حبه های انگورو دور انداختن هسته و پوست آن. ( از دزی ج 2 ص 604 ).
مق. [ م ُق ق ] ( ع اِ ) قارچی که به شکل انتهای شمع درآید. ج ، اَمقاق. ( از دزی ج 2 ص 604 ).
مق. [ م ُق ق ] ( ع ص ، اِ ) ( از «م ق ق » ) زنان بلندقامت. ج ِ مقّاء: من اراد المفاخرة بالاولاد فعلیه بالمق من النساء. ( علی علیه السلام ، از ذیل اقرب الموارد ).

معنی کلمه مق در فرهنگ فارسی

زنان بلند قامت جمع مقائ

جملاتی از کاربرد کلمه مق

خالق وردی، روستایی از توابع بخش گل‌تپه شهرستان کبودرآهنگ در استان همدان ایران است.شغل اصلی مردم این روستاکشاورزی فرش بافی ودامداری است.کشاورزی این روستا شامل کشت گندم ،جو،سیب زمینی و...می باشد.زبان تکلم دراین روستازبان ترکی آذربایجانی با لهجه همدان می باشد.همسایه های این روستا،روستاهای مخور،انصار،کیتو، وچور مق می باشندفاصله این روستاتامرکزاستان (شهرهمدان)حدود80کیلومتروتاغارمعروف وزیبای علیصدرحدود40کیلومترمی باشد وهم چنین درفاصله تقریبی 40کیلومتری ازپایتخت قراردارد.0این روستادارای مردمانی بسیار خونگرم،مهربان ومهمان نوازست. خواهشمند است از حذف، اضافه و تغییر مطالب به طور سلیقه ای خودداری و اضافه کردن مطالب صرفا توسط افراد بومی که اطلاعات آنها موثق می باشد انجام پذیرد.(محمود سعادتی)
تپه کهنه ده سه کانی مربوط به سدهٔ ۶ تا ۸ ه.ق - ۸ تا ۱۰ ه مق است و در شهرستان اشنویه، بخش مرکزی، دهستان دشت بیل، روستای سه کانی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۱۹۶۰۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.