معنی کلمه مفلسه در لغت نامه دهخدا ( مفلسة ) مفلسة. [ م ُ ف َل ْ ل َ س َ ] ( ع ص ) تأنیث مفلس. پشیزه ور. پشیزدار. فلس دار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): الکوسج ؛ سمکة سوداء محدبة الظهر غیر مفلسة. ( الجماهر بیرونی ، یادداشت ایضاً ).