مفصله

معنی کلمه مفصله در لغت نامه دهخدا

( مفصلة ) مفصلة. [ م ُ ف َص ْ ص َ ل َ ]( ع ص ) تأنیث مفصل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- مفصلةالاسامی ؛ که نامشان به شرح آمده است. که نامشان به تفصیل بیان شده است.

معنی کلمه مفصله در فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مفصل

جملاتی از کاربرد کلمه مفصله

«آنکه چون ملیک مسیحی بعرض رسانید که حضیض مزارغ مفصله ضمن من اعمال الگاء سوان و نکیز از راه ملکیت بدو متعلق است و در این باب قباله مجلداجلات قضات آنجا را در دست دارد بنابراین به همان دستور به ملکیت او مقرر داشته دیگری به خلاف شرع و حساب پیرامون آن نگردد و تعرض نرساند و گذارد که به کمال عمارت و زراعت درآورد تا قصوری در باب دیوان واقع نشود. در این باب غدغن جایز و تخلف نورزند هر ساله نشان مجدد نساخته و در عهده شناسند. (تحریراً فی شهر رمضان المبارک سنه ۹۴۴)»
«ما با رفقای عزیز قدیم خودمان رفیق میرزا کوچک و سایرین اصلاح کردیم. دشمن آتش‌پرست بادپیما را بگوی خاک برسرکن که آب رفته بازآمد بجوی… خاطر عموم را مستحضر می‌دارد نتیجه اصلاح چنین شد. اعضای کمیته انقلاب مرکزی آزادکننده ایران عبارت خواهند بود از اشخاص مفصله ذیل: کوچک خان، خالو قربان، حیدرخان عمواوغلی، محمدی، احسان اله خان...».
غیر از موارد بالا روزه‌های حرام دیگری نیز وجود دارند که در رساله‌ها یا کتب مفصله ذکر شده‌اند.