مفتی زاده

معنی کلمه مفتی زاده در لغت نامه دهخدا

مفتی زاده. [ م ُ دَ / دِ ] ( اِخ ) احمدافندی ( متوفی به سال 1206 هَ. ق. ). از علمای دولت عثمانی و معاصر با سلطان عبدالحمید اول بوده است. اورا رسائلی در باب بعضی از مشکلات تفسیر بیضاوی است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به همین مأخذ شود.

معنی کلمه مفتی زاده در فرهنگ فارسی

احمد افندی از علمای دولت عثمانی و معاصر با سلطان عبدالحمید اول بوده است .

جملاتی از کاربرد کلمه مفتی زاده

بنیان‌گذاران آن روحانیونی چون سید محمد حسینی بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنه‌ای و محمد جواد باهنر بودند. پنج تن یادشده به همراه سید حسن آیت، اسدالله بادامچیان، عبدالله جاسبی، میرحسین موسوی، علیرضا محجوب، مهدی کروبی، حبیب‌الله عسگراولادی، سید محمود کاشانی (فرزند ابوالقاسم کاشانی)، مهدی عراقی و علی درخشان از اعضای شورای مرکزی اولیهٔ حزب جمهوری اسلامی بودند. یکی از مخالفان مهم این حزب، احمد مفتی زاده بوده‌است.
محمد صدیق مفتی زاده نیز در زمینه ادبیات کردی دارای آثاری است و در ادبیات و دستور زبان کردی متبحر بود. از کارهای ادبی او تصحیح و شرح دیوان ملاعبدالرحیم مولوی و نوشتن دستور زبان کردی است. از فرزندان ملا عبدالله، ملا محمد مشهور به (مهری) و ملقب به برهان الاسلام است که در دانشگاه‌های استانبول به تدریس ادبیات عرب پرداخت.
وی در سالهای اوایل انقلاب ایران از سوی احمد مفتی زاده به عنوان حاکم شرع مردمی کردستان معرفی شد. وی ریاست شورای مجمع فقهی جمعی از علمای کردستان ایران و مدیریت مدرسەی امام بخاری در سنندج را از ۲۸ اسفندماه ١٣٩٥ به عهده دارد.
از فرزندان او، مولانا «محمود مفتی» است که بر علوم دینی به خصوص فقه و اصول و فلسفه تسلط داشت. او پس از وفات پدرش مفتی، قاضی محکمه شهرهای کردستان شد. از فرزندان او علامه احمد مفتی زاده است که از سردمداران اصلاحگری دینی در کردستان و از رهبران جامعه اهل سنت ایران بود و دیدگاه‌ها و نظرات فقهی وی به نوعی سنت شکنی به‌شمار می‌آید.
در سالهای بعد از درگذشت مفتی زاده مابین تعدادی از شاگردان او و حسن امینی اختلافات عقیدتی ایجاد شد.