مفاخرات

معنی کلمه مفاخرات در لغت نامه دهخدا

مفاخرات. [ م ُ خ َ ] ( ع اِ ) ج ِ مفاخرة. اشعار و قصایدی که شاعر در آن مآثر و مناقب خود و اجداد و قوم و قبیله خویش را برشمارد و بدانها فخر و مباهات کند : و هر بحر را لایق اجزا و ارکان یا موافق احوال عرب در انشا و انشاد آن در غنا و حداء و مدح و هجا و اصناف مذاکرات و مفاخرات نامی نهاده اند. ( المعجم چ دانشگاه ص 68 ). و رجوع به مفاخرت و مفاخرة شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مفاخرات

در مفاخرات غیرشعری او به صفات و ویژگی‌ها و شرایطی که به‌ویژه در ایام جوانی از آن بهره‌مند بوده اشاره می‌کند و به آن‌ها می‌بالد.