مغلوبیت

معنی کلمه مغلوبیت در لغت نامه دهخدا

مغلوبیت.[ م َ بی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) مغلوب شدگی. مقهورشدگی. مطیعشدگی. فرمانبرداری. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مغلوبیت در فرهنگ فارسی

( مصدر ) مغلوب شدن شکست خوردن : [ مغلوبیت ملت متمدن باستانی ایران بدست لشکریان عرب ... نه چنان ضربه ای بود که باسانی جراحت آن التیام پذیرد . ] ( خاندان نوبختی ص ط )
ماخوذ از تازی مغلوب شدگی و مقهور شدگی و مطیع شدگی و فرمانبرداری .

جملاتی از کاربرد کلمه مغلوبیت

اما نخستین و روشن‌ترین دفاع از شطحیات حلاج، از خود او به‌جا مانده‌است، که چون او را به توبه از یکی از دعاوی کفرآمیزش خواندند، گفت: آنکه گفته، خود توبه کند یعنی اگر دعوی ربوبیت از من می‌شنوید به وجه مغلوبیت صادر شده‌است.