مغلان

معنی کلمه مغلان در لغت نامه دهخدا

مغلان. [ م ُ ] ( اِ ) دومة. مقل. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مقل شود.

معنی کلمه مغلان در فرهنگ فارسی

دومه مقل

جملاتی از کاربرد کلمه مغلان

در کوهستان مرکزی خراسان که به نام غور غرجستان یا مطلق جبال یاد می‌شد مردمان دیگری به نام هزاره و نکودری جا گرفتند که برخی پیش از هجوم مغلان به این خطه وارد گردیده و برخی از اثر لشکر کشی چنگیز خان در آن جاگزین شدند. اینان با مردم محلی که تاجیکان آمیخته با ترک بودند و امرای آل شنسب و سلاطین غوری از بینشان ظهور کرده‌اند آمیزش یافته زبان آنها را با مخلوطی از واژه‌های ترکی]] و مغولی قبول کردند و خودشان به نام هزاره]] و مسکن شان به هزاره جات شهرت یافتند. در قرن پانزدهم هزاره گان در اثر مساعی دعات شیعه مذهب مذکور را پذیرفتند در حالی که بخش بیشتر مردم خراسان سنی مذهب ]] بودند.
در برخی از نخستین شناسنامه‌ها از این ناحیه به نام بلوک ریز نام برده شده‌است بلوک کلمه‌ای مغلولی که به معنای تقریبی یک ناحیه یا بخش کشاورزی و مالیاتی به کار رفته‌است شروع کاربرد این عنوان در ایران به دوران سلطه مغلان یعنی قرن هفتم و هشتم هجری بازمی‌گردد پیش از آن تاریخ از واژهٔ فارسی میانه «تسوج یا طسوج» استفاده می‌شده‌است.