معین الدوله

معنی کلمه معین الدوله در لغت نامه دهخدا

معین الدوله. [ م ُ نُدْ دَ / دُو ل َ ] ( اِخ )بنقل بیرونی در آثار الباقیه یکی از دو لقبی است که از حضرت خلافت برای سبکتکین پدر محمود غزنوی صادر شده بود. و رجوع به آثارالباقیه ص 134 و سبکتکین شود.
معین الدوله. [ م ُ نُدْ دَ / دُو ل َ ] ( اِخ ) رجوع به ارسلان البالوی شود.
معین الدوله. [ م ُ نُدْ دَ / دُو ل َ ] ( اِخ ) سقمان اول. اولین تن از امرای ارتقیه کیفا ( 494-498 هَ. ق. ). ( از طبقات سلاطین اسلام ص 149 ).

معنی کلمه معین الدوله در فرهنگ فارسی

سقمان اول اولین تن از امرای ارتقیه کیفا .

جملاتی از کاربرد کلمه معین الدوله

در بحر شهنشاهی معین الدوله شاهنشه که بست از گوهر پاکش عروس مملکت زبور