معنای عام

معنی کلمه معنای عام در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معنای عام، معنای دارای افراد متعدد واقعی یا فرضی می باشد.
معنای عام یا کلی، مقابل معنای خاص بوده و عبارت است از معنایی که شامل افراد متعدد (خارجی یا فرضی) می گردد؛ به عبارت دیگر، معنای عام، مفهومی است که فی نفسه بتوان افراد متعددی برای آن فرض کرد، مانند: مفهوم فیلسوف، مرد و دریا. در کتاب « فوائد الاصول » آمده است:«اذ یمکن ان یکون الملحوظ حال الوضع ایضا عاما قابل الانطباق علی کثیرین او یکون خاصا...».

جملاتی از کاربرد کلمه معنای عام

بر پایهٔ تعریف متقدِّم از علم رجال، رجال‌شناسی به معنای عام علم شناخت رجال یا همان شناخت مردان. خصوصاً بزرگ مردان است؛ اما در معنای اصطلاحی در علوم دینی علم شناخت «سلسله راویان حدیث» است. خصوصاً شناخت صفاتی که در اعتمادپذیری احادیث‌شان مؤثر است.
بخشنامه نمی‌تواند ایجادکنندهٔ حق و تکلیف جدیدی باشد و به همین دلیل مستند رأی دادگاه قرار نمی‌گیرد و اصحاب دعوا نیز نمی‌توانند به آن استناد کنند. از این رو گفته می‌شود که بخشنامه‌ها همیشه جنبهٔ اعلامی داشته و همیشه شارح است، نه مؤسس؛ و بخشنامه جایگاهی در سلسله‌مراتب قانون در معنای عام آن، ندارد و از منابع حقوق به‌شمار نمی‌رود و این که گاه در طبقه‌بندی قوانین، بخشنامه را هم ذکر می‌کنند، نباید موجب این توهم شود که بخشنامه نیز قانون است.
ساختارگرایی در معنای عام یک مکتب فکری است که در مکان‌ها و زمان‌ها و رشته‌ها و زمینه‌های مختلف ظهور و بروز یافته‌است. ساختارگرایی را می‌توان در زبان‌شناسی، انسان‌شناسی، فلسفه و هنر یافت. در ابتدای مقاله و نوشتار عمومی ساختار گرایی تعاریف زیر آمده‌است: «ساختار گرایی یک پارادایم نظری است که عناصر فرهنگ را برجسته می‌کند و باید در ارتباط با یک نظام در برگیرنده بزرگتر دیده شود.» سیمون بلک‌برن نیز متناوباً به‌طور مختصر بیان داشته‌است که، «ساختار گرایی اعتقادی است مبتنی بر این که پدیده زندگی انسان پدیده ای معلوم و مفهوم نیست مگر در روابط متقابل آنها. این روابط ساختاری را شکل می‌دهند، و در پس گوناگونی‌های محلی پدیده‌های ظاهری قوانین دائمی از فرهنگ انتزاعی در جریان است».
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد عبارت "بخش بازرگانی" را به معنای عام از سال ۱۹۳۴ ثبت کرده‌است. استفاده از کلمه نشان می‌دهد که مفهوم "بخش بازرگانی " پس از سال ۱۹۴۰ مورد استفاده گسترده‌تری قرار گرفت. اصطلاح مرتبط در زمان‌های گذشته «طبقه بازرگان یا بورژوازی» بود.
لفظ کمونیسم از این واژه آمده‌است. در معنای عام کلمه، کمون جامعه‌ای است که در آن سلسله‌مراتب وجود ندارد و همه اموال و وسایل آسایش و تفریح به اشتراک در اختیار همه جامعه یا نخبگان (گزیدگان) باشد. کلمه کمونیسم در مورد نظام‌های اجتماعی مختلفی به کار گرفته شده است، مانند: کمونیسم گزیدگان که افلاطون با الهام از الگوی اسپارت قدیم پیشنهاد کرده، جوامع کمونیستی مذهبی مسیحی که در قرن شانزدهم و قرنهای بعدی در قاره آمریکا تأسیس شد، فالانسترهایی که فوریه پیشنهاد کرده‌است، و جوامع اشتراکی رابرت آون و … این جوامع در میان خود مساوات داشتند و آب و غذا و درآمد را برحسب نیاز افراد تقسیم می‌کردند. امروزه نیز در تعاریف مارکسیستی به کار می‌رود.
اتفاق نظر میان انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان مدرن این است که در حالی که بسیاری از فرهنگ‌ها قدرت را ترجیحاً به یک جنس اعطا می‌کردند، جوامع مادرسالار به این معنای اصلی و تکاملی هرگز وجود نداشته‌اند. با این حال، برخی از پژوهشگران همچنان از واژه‌های مادرسالاری و پدرسالاری به معنای عام برای اهداف توصیفی، تحلیلی و آموزشی استفاده می‌کنند.
داوکینز معتقد است بین ایمان به معنای عام و ایمان تندروان مذهبی نباید فرقی گذشت. به عقیده داوکینز مذهب میانه‌رو «بارعام» به تندروی مذهبی می‌دهد. در مقابل گفته می‌شود که این مسئله در مقابل مدارا است که در گذشته هم مذهبیون میانه‌رو و هم سکولارها رعایت می‌کردند.
این واژه به خودی خود معنی مقدسی ندارد و در قرآن برای پیشوایانی که مردم را به سوی خدا هدایت می‌کردند به کار می‌رود. اما غیر از این معنای عام دارای معانی و کاربردهای خاصی در مذهب شیعیان نیز هست.
در نظریه تحلیل مفاهیم صوری عناصر یک مجموعه، «اشیاء صوری» و عناصر مجموعه دیگر «ویژگی‌های صوری» نامیده می‌شود. به‌کار بردن صفت «صوری» برای تأکید بر این نکته است که این‌ها مفاهیم قراردادی (صوری) هستند. «اشیا صوری» لازم نیست که اشیایی به معنای عام اشیاء باشند بلکه «اشیاء» و «ویژگی» بعنوان یک نشانه به‌کار می‌رود. مثلاً در بازیابی اطلاعات، مدارک بعنوان اشیاء و واژه‌ها به عنوان ویژگی در نظر گرفته می‌شوند.
جبهه مشارکت هرچند دین و سیاست را از هم جدا نمی‌داند (به این معنا که دین یک سلسله ارزشهای اخلاقی و انسانی را در ساحت سیاست ارائه می‌دهد، اما به جدّ معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت است و نوعی سکولاریسم را - به این عنوان که دین، هیچگونه مدل و شکل خاص و مشخصی را برای نهاد دولت (در معنای عام آن) تجویز نمی‌کند - پذیرفته‌است.[نیازمند منبع]