معلقی. [ م ُ ع َل ْ ل َ] ( ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، چرخی. ( ناظم الاطباء ). - کبوتر معلقی ؛ کبوتری که در هوا چرخ می زند. ( ناظم الاطباء ). کبوتری که در هنگام پرواز چون به ارتفاع مناسبی رسد به محور بالهای گسترده و بر مدار سر و دم خود چرخ می زند و این از محاسن کبوتر است.
معنی کلمه معلقی در فرهنگ فارسی
ماخوذ از تازی چرخی
جملاتی از کاربرد کلمه معلقی
تو بخشنده نجوم بچرخ معلقی تو آرندة نبات زارض مطبقی
هاروتوش معلقی اندر چه زنخدان با زهره تا تعلق هاروتوار داری
همچون فلک معلقی استاده بر دو قطب قطب تو میخ و میخ زمین جرم کوهسار
در ضلع شمالی هشتی درگاه چوبی وجود دارد که از طریق آن میتوان وارد خانههای وابسته به تکیه شد. پس از هشتی دالان نسبتاً درازی قرار دارد که به حیاط اصلی تکیه منتهی میشود. سقف دالان نیز با تزیینات معلقی مزین شدهاست.
زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی
مرغ مطّوقی مشک مخلّقی شام معلقی دود مدوری
جانورانی معلقی هستند که قدرت شنا ندارند. جابجایی این جانوران وابسته به جریانات دریایی میباشد. بخش اعظمی از جانوران در ابتدا به شکل زئوپلانکتونی زیست میکنند.
در آجرچینی خفته و راسته عموماً از آجر ۵ ×۱۵ یا ۵ × ۲۰ استفاده میشود. این فن آجرچینی عمدتاً در ساخت منارهها کاربرد داشتهاست. نوع خاصی از آجرچینی خفته و راسته موسوم به خفته و رفته با پسوپیش شدن رگچینی آجرها و ایجاد عمق، جلوهای بصری در نورهای متفاوت ایجاد میشود. از دیگر انواع طرح خفته و راسته میتوان به گلانداز و کتیبهٔ کوفی معلقی اشاره کرد.
لایه های قربانی برای ساخت اجزای پیچیده تر مانند بخش های متحرک، مورد استفاده قرار می گیرند. برای مثال، به منظور ساخت یک پل معلق، می توان یک لایه قربانی بر روی زیر لایه کاشت و سپس بازوی پل مورد نظر را با استفاده از لایه ی دیگری بر روی لایه قربانی ایجاد کرد، در انتها با حذف لایه قربانی پل معلقی ایجاد می شود.