معصف

معنی کلمه معصف در لغت نامه دهخدا

معصف. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) باد تند. ( منتهی الارب ). باد تند. معصفة. ج ، معاصف ، معاصیف. ( از اقرب الموارد ): ریح معصف ؛ باد تند و کذلک ریح معصفة. ( ناظم الاطباء ). || مکان معصف ؛ جای بسیار کشت و کاه ناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جای بسیار کشت وجای پر از کاه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه معصف

رنگ رز رنگ سیه را معصف هرگز نکرد کرد منقار سیه را معصفر لکلک بچه