معرکه گاه

معنی کلمه معرکه گاه در لغت نامه دهخدا

معرکه گاه. [ م َ رَ ک َ / م َ رِ ک ِ ] ( اِ مرکب ) میدان جنگ. نبردگاه. رزمگاه : و چون کیخسرو دررسید معرکه گاه دید با چندان کشتگان و اسیران. ( فارسنامه ابن البلخی ص 46 ).

معنی کلمه معرکه گاه در فرهنگ فارسی

میدان جنگ نبرد گاه

جملاتی از کاربرد کلمه معرکه گاه

هوای مغرب گشت از شفق چو معرکه گاه چو روز آن و شب این شدند در پیکار
در معرکه گاه راستکاران یک موی تو وز عسس هزاران
در آنزمان که بخیزد غبار معرکه گاه چو عکس خنجرشاه ملک نشان بجهد