معتجل. [ م ُ ت َ ج َ ] ( ع ص ) زود و سریع. ( کلیات شمس چ فروزانفر، ج هفتم فرهنگ نوادر لغات ) : بسته بود راه اجل نبود خلاصش معتجل هم عیش را لایق نبد هم مرگ را عاشق نشد.مولوی ( کلیات شمس ایضاً ).
جملاتی از کاربرد کلمه معتجل
بسته بود راه اجل نبود خلاصش معتجل هم عیش را لایق نبد هم مرگ را عاشق نشد
سنه الوصل قصیر عجل معتجل سنه الهجر طویل و مدید و ممل