معاین
معنی کلمه معاین در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه معاین
مسلم بر وجودش هر چه نیکی معاین بر ضمیرش هر چه مکنون
بود در دایره علیا معاین همه سیر وی اندر اسم باطن
هرکه امروز معاین رخ دلدار ندید طفل راه است که او منتظر فردا شد
صوامع کان بذکر آمد معاین بود در معنی احوال و مواطن
به علمش بود رمز عالم معاین به رایش بود راز گیتی هویدا
قوله: إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ هذا الظّنّ اسم للعلم لیس من الشّک و هو فی القرآن کثیر معناه: الیقین سمّی الیقین ظنّا لان الظّن یلد الیقین، معناه ایقنت فی الدّنیا انّی معاین حسابی فکنت استعدّ له.
عیان شد مستی جانش مگر جن کرده مس اورا معاین شورش و سرش نه در ستر و لباس استی
ز عبدالمؤمنت گویم معاین در او کرده تجلی اسم مؤمن
روح قدسی کشت عیسی را معاین تاکه او رخت خود زین خاکدان بر گنبد گردان کشید