معای

معنی کلمه معای در لغت نامه دهخدا

معای. [ م َ ] ( ع ص ) ابل معای ؛ شتران مانده ، و ابل معایا نیز چنین است. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه معای

کنج دهان معای شیب کند آب از صفت . . . ر او چو سازم گفتار