معاول

معنی کلمه معاول در لغت نامه دهخدا

معاول. [ م َ وِ ] ( ع اِ ) ج ِ مِعوَل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ِ معول به معنی آهنی که بدان کوه کنند و میتین. ( آنندراج ). و رجوع به معول شود.
معاول. [ م َ وِ ] ( اِخ ) از قبایل ازد. ( از منتهی الارب ). قبیله ای است از ازد. ( از اقرب الموارد ). بطنی است از ازد. ( از انساب سمعانی ).

معنی کلمه معاول در فرهنگ عمید

= مِعول

جملاتی از کاربرد کلمه معاول

حسین صمصامی مزرعه آخوند اصالتاً اهل روستای صمصام آباد مزرعه آخوند از توابع نصرآباد تفت و متولد نجف در کشور عراق است اما دوره تحصیلی ابتدایی و دبیرستان خود را شهر قم گذرانده و در این شهر موفق به اخذ مدرک دیپلم شده است. در زمان سرپرستی وزارت اقتصاد در رسانه‌ها عنوان شد وی خواهرزاده پرویز داودی، معاول اول دولت اول محمود احمدی‌نژاد است ولی داودی در مراسم معارفه او در وزارت اقتصاد این شایعه را رد کرد.