معانق
معنی کلمه معانق در فرهنگ عمید
معنی کلمه معانق در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه معانق
سبزه او موافق سنبل لاله او معانق ریحان
سوریش به یاسمن معانق خیریش به یاسمین موافق
تنی چند لیکن به جان ها معانق مهی چند لیکن ز یک خور درخشان
آفتاب گرم و خشگ، ماه سرد وتر، زحل سرد و خشگ است و این مزاج مرگ است، مشتری گرم وتر و این مزاج حیات است، مریخ در غایت گرمی و زهره در نهایت تری، عطارد حریف موافق و یار معانق است با هر که نشیند مزاج او گیرد و با هر که باشد صفت او پذیرد، شمس و قمر و مشتری و زهره رؤس سعودند و زحل ومریخ و ذنب از زمره نحوس.
معشوق به درد و غم معانق باشد به امید وصل عاشق