معائب

معنی کلمه معائب در لغت نامه دهخدا

معائب. [ م َ ءِ ] ( ع اِ ) عیبها و بدیها. ج ِ معیب که مصدر میمی است ، به معنی عیب. ( غیاث ) ( آنندراج ). ج ِ مَعاب و مَعابَة . ( منتهی الارب ). و رجوع به معاب و معابة و معایب شود.

جملاتی از کاربرد کلمه معائب

فبد سته زاد الزمان مفاخرا و قد اضمحل معائب الایام