مطراق. [ م ِ ] ( ع اِ ) مطراق الشی ٔ؛ پیرو و مانند و نظیر چیزی ، یقال هذا مطراق هذا؛ ای تلوه و نظیره. ج ، مطاریق. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیطالمحیط ). || پتک و چکش و مطرقه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مطرقه شود.
معنی کلمه مطراق در فرهنگ فارسی
مطراق الشئ پیرو و مانند و نظیر چیزی
جملاتی از کاربرد کلمه مطراق
حرف حق زد، دوش «حاجب » صوفئی از خانقاه پاسخش تا صبحدم با زهره و مطراق بود