مصلحین

معنی کلمه مصلحین در لغت نامه دهخدا

مصلحین. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مصلح. مردمان خیراندیش. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مصلح شود.

معنی کلمه مصلحین در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مصلح درحالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ).

جملاتی از کاربرد کلمه مصلحین

اما کنترل آن‌ها نسبت به زبان میراثی، کاملاً متفاوت است . برخی از آن‌ها پس از شروع تعطیلات رسمی در زبان اصلی، فصاحت خود را در زبان اول از دست می دهند . برخی ممکن است، زبان میراثی را در خانواده و خانه صحبت کنند اما حداقل یا هیچ آموزش رسمی در زبان میراثی ندارند و ممکن است در مهارت‌های ادبی یا استفاده آن در مکان‌های مختلف خارج از خانه دچار مشکل شوند . اما همان طور که دو زبانه بودن و دو فرهنگه بودن، بیش از پیش ارزشمند می‌شود، مصلحین شروع به توجه به این مطلب کرده اند که چگونه به زبان آموزان زبان میراثی در گسترش و حفظ فصاحت بیش از پیش در زبان میراثی‌شان کمک کنند.(فیشمن)
به قدر پنج ، شش هزار از زنان ماهروی گل‌رخسار مشکین‌موی دلربای خوش‌اطوار ، همه خوش‌آواز و رقاص و جمله رامشگر عام وخاص ، در آن خرابات خوش و خیل دلکش جای دادند و میخانه‌های طرب‌بخش جان‌فزای دلگُشا ، در آن ولایت با لطف و صفا ساختند و شاه‌وشان گردنکش و بهادران با کشمکش و سرهنگان سلطنت‌طلب ، و گردان با حسب و نسب را شب و روز مقید باده‌کشی و شاهدبازی و مشغول به شغل مجلس‌آرایی و محفل‌پردازی نمود و چنان گرو شیفته‌ی این اطوار گردیدند که یار و دیار خود را فراموش و با شاهد غفلت هم‌آغوش گشتند و آن وکیل دولتمند کاردان و قاطبه خلایق و مصلحین آن زمان از شر اهل فساد و از گزند ارباب فساد محفوظ و آسوده گردیدند .
اعتبارنامه انزابی در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به دلیل داشتن ارتباط با سید حسن حجت عضو هیئت مصلحین حوزه علمیه و معمم اخباری مسلک مورد اعتراض واقع شد.