مصلت

معنی کلمه مصلت در لغت نامه دهخدا

مصلت. [ م ِ ل َ ] ( ع ص ) مرد رسا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرد رسای در امور. ج ، مصالت. ( ناظم الاطباء ).
مصلت. [ م ُ ل َ ] ( ع ص ) شمشیر از نیام برکشیده. ( ناظم الاطباء ). شمشیر آهیخته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شمشیر برهنه. ( مهذب الاسماء ).
مصلت. [ م ُ ل ِ ]( ع ص ) آنکه شمشیر از نیام برمی کشد. ( ناظم الاطباء ).
مصلة. [ م ِ ص َل ْ ل َ ] ( ع اِ ) آوندی که درآن شراب را صاف کنند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مصلت در فرهنگ فارسی

آنکه شمشیر از نیام بر می کشد

جملاتی از کاربرد کلمه مصلت

بدون تردید، این هاشمی بود که راه را برای رهبری سیدعلی خامنه‌ای در خبرگان هموار کرد. هاشمی در مجلس خبرگان خاطره‌ای تعریف کرد که بر اساس آن روح‌الله خمینی در زمان حیات خود جانشینی خامنه‌ای بر منصب رهبری را تأیید کرده‌بود. او با کمک خامنه‌ای، تغییرات لازم در قانون اساسی را به‌گونه‌ای اعمال کرد تا با شرایط علی خامنه‌ای تطابق داشته‌باشد. برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد. رهبر شدن خامنه‌ای از دید او «یک خبر خوب برای مردم» بود. هم‌زمان با آغاز دوران رهبری علی خامنه‌ای، هاشمی نیز به ریاست مجمع تشخیص مصلت نظام منصوب شد.