مشک فروش

معنی کلمه مشک فروش در لغت نامه دهخدا

مشک فروش. [ م ُ / م ِ ف ُ ] ( نف مرکب ) آنکه مشک میفروشد. ( ناظم الاطباء ). فروشنده مشک. که شغلش مشک فروشی و مشک فشانی و عطرآگین ساختن است :
نسترن مشکبوی ، مشک فروش آمده ست
سیمش در گردن است ، مشکش در آستین.منوچهری.وآن نسترن چو مشکفروش معاینه ست
در کاسه بلور کند عنبرین خمیر.منوچهری.- مشک فروش از قفا ؛ مشک فشان از قفا. ( انجمن آرا پیرایش اول ). رجوع به ترکیب «مشک فشان از فقاع » شود.
|| کنایه از خوش خلق و مهربان و خوشخو. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ماده بعد و ترکیب «مشک فشان از فقاع » شود.

معنی کلمه مشک فروش در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - کسی که شغلش فروختن مشک است . ۲ - خوش خلق مهربان خوشخو .

جملاتی از کاربرد کلمه مشک فروش

گر دم از دانه ی خال تو زند مشک فروش سالها زو نفس نافه ی تاتار آید
شود از گرد رهت باد صبا مشک فروش نو خط من زیبا بان ختن می آیی
دستم از حلقهٔ مویت همه شب مشک فروش چشمم از تابش رویت همه روز اشک افشان
او اجراکنندهٔ مشهورترین ترانهٔ مورد استفاده در مراسم عروسی ایرانیان با عنوان «مبارک باد» (ای یار مبارک باد) بوده‌است. همچنین صفحهٔ گرامافون «ای مشک فروش سر بازار» در دههٔ ۱۳۴۰، پرفروش‌ترین صفحهٔ ضبط شده در ایران بوده‌است. از وی حدود ۱۵ صفحه گرامافون منتشر شده‌است.
به زلف مشک فروش است دلبرم لیکن ز من به جای جگر خواسته است خون جگر
دو هفتهٔ دگر از بوی باد مشک فروش شود چو باغ بهشت این زمین دیبا پوش