( مشاهة ) مشاهة. [ م َ هََ ] ( ع ص ) أرض مشاهة؛ زمین گوسپندناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). زمین گوسپندناک که در آن گوسپند بسیار بود. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه مشاهه
فرسود چشم غرقه به خون زیر خاک و من مستغرق مشاهه قاتلم هنوز