مشانه

معنی کلمه مشانه در لغت نامه دهخدا

مشانه. [ ] ( اِخ ) دهی از دهستان خرقان است که در بخش آوج شهرستان قزوین واقع است و 254 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ،ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه مشانه

تپه قبرستان عبدالله دره سی ۱ در شهرستان بوئین‌زهرا، بخش آوج، روستای مشانه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۵۴۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه اوتای باغچه مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بویین زهرا، بخش آوج، روستای مشانه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۳۲۶۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مجوس گویند پدر خلایق گیومرث بود نه آدم. و او از اصطخر بود. چون در اصطخر بمرد منی از وی بیرون آمد و در زیر زمین روانه شد. و چهل سال در زمین بماند. آنگه درخت ریباس از آن پدید آمد و شکافته شد و مشی و مشانه از آن بیرون آمدند، یعنی آدم و حوّا. و قومی گویند درخت ریباس از جنس نبات استحالت کرد و جنس انسان شد. و فرزندان آدم و حوّا در ضلالت و گمراهی بودند تا روزگار اوشهنج و او ایشان را به عبادت خدای خواند. و گیومرث را جز از هند و فرس دیگران ندانند...