مشاقی

معنی کلمه مشاقی در لغت نامه دهخدا

مشاقی. [ م َش ْ شا ] ( حامص ) کار مشاق. عمل مشاق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || خطآموزی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || عمل خوشنویس. ( یادداشت ایضاً ). || عمل آموختن رفتن و تیراندازی و سواری و جز اینها در نظام. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || صنعت زرسازی. کیمیاگری. عمل کیمیاگر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || تحمل کار دشوار. رنج بردن. سختی کشیدن : و مدتها در آن محروسه آبکشی و حمالی و مشاقی کردند. ( سلجوقنامه ظهیری چ خاور ص 3 ).

معنی کلمه مشاقی در فرهنگ فارسی

۱- مشق دادن تعلیم . ۲ - مشق کاری ۳- تعلیم مشق خط . ۴ - زحمتکشی : و مدتها در آن محروسه آبکشی و حمالی و مشاقی کردند . ۵ - کیمیاگری .

جملاتی از کاربرد کلمه مشاقی

دانش‌های میان‌رشته‌ای به تناسب نیازهای جدید و تخصص‌های نوظهور، از مرزهای سنتی میان رشته‌های دانشگاهی یا مکاتب فکری گذر می‌کنند. از این رو، علومی را که با تلفیق چند علم گوناگون ایجاد می‌شوند را دانش‌های میان‌رشته‌ای می‌نامند؛ مثلاً دانش نانوفناوری، دانش میان‌رشته‌ای شیمی و فیزیک به‌شمار می‌رود. در ایران نیز پژوهش‌های میان رشته‌ای در حال گسترش است و در نظام آموزشی ایران نیز امکان تحصیل در دو رشته برای دانشجویان ممتاز وجود دارد. از جمله پیشگامان پژوهش و آموزش‌های میان رشته‌ای در ایران علیرضا مشاقی است که خود اولین فارغ‌التحصیل دو رشته‌ای ایران بوده‌اند.