( مشاقة ) مشاقة. [ م ُ شاق ْ ق َ ] ( ع مص ) ( از «ش ق ق » ) خلاف و دشمنانگی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). شقاق. ( ناظم الاطباء ). با یکدیگر خلاف کردن. ( ترجمان القرآن ). شقاق. مخالفت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ضرر رسانیدن مردم. || در مشقت انداختن. || یک سو شدن به خلاف از ایشان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و به همه معانی رجوع به شاق شود. مشاقة. [ م ُ ق َ ] ( ع اِ ) ( از «م ش ق » ) آنچه ازموی و کتان و مانند آن به شانه برافتد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آنچه دراز و خالص گردد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه مشاقه در فرهنگ فارسی
آنچه از موی و کتان و مانند آن به شانه بر افتد آنچه دراز و خالص گردد
جملاتی از کاربرد کلمه مشاقه
در موسیقی ایرانی، عربی و ترکی که ریزپردهای است استفاده از کوکهای مبتنی بر اعتدال مساوی تا قرن بیستم رایج نبود. اولین اشارهها به استفاده از اعتدال مساوی در این نوع موسیقی میخائیل مشاقه موسیقیدان سوریهای در قرن نوزدهم مطرح کرد. در موسیقی ایرانی اعتدال مساوی پس از آن رواج یافت که در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی علینقی وزیری آن را به عنوان روش کوکبندی سازهای ایرانی مطرح کرد.