مشاعی

معنی کلمه مشاعی در لغت نامه دهخدا

مشاعی. [ م ُ ] ( حامص ) اشتراکی. به شرکت. بالاشتراک :
بر این اختصار است دیگر نجویم
معاشی که مفرد بود یا مشاعی.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 454 ).

معنی کلمه مشاعی در فرهنگ فارسی

به اشتراک اشتراکی

جملاتی از کاربرد کلمه مشاعی

شغل اهالی روستا دامداری و کشاورزی است. در حوزه دامداری اهالی بیشتر به نگهداری گاو و گوسفند می پردازند این حیوانات در چراگاههای طبیعی و زمین‌های ملکی تغذیه داده می‌شوند. نوع دیگر چراگاه اراضی مشاعی ده به نام اهای گول حماری، یال، دوزداخ، آشاقا مئشه و اوخاری مئشه و .. می‌باشد که در زبان محلی «ماشیت» می نامند. لیکن نام حقوقی آن مشاعی ده است یعنی زمینی که به صورت مشاع به همه روستاییان تعلق دارد. البته تعداد محدودی از روستاییان زنبور عسل پرورش می‌دهند که عسل حاصله طبیعی آن بی نطیر در منطقه می‌باشد .در بخش کشاورزی اهالی بیشتر گندم و جو میکارند. در قدیم زراعت بیشتر با گاو آهن صورت میگرفت اما با ایجاد راه‌ها به مزارع کشت با تراکتور صورت میگیرد.
اگر این انتقال و جابه جایی به وسیله هبه یا صلح یا معاوضه یا قرار دادن مهریه باشد باعث ایجاد حق شفعه نمی‌گردد و سهم مشاعی که فروخته می‌شود باید مبیع معامله باشد نه ثمن معامله. به‌بیان‌دیگر اگر عرصه و اعیان ملک دارای «تنها دو مالک» باشد؛ و یکی از ۲ نفر دارندگان با انجام عقد بیع (مبایعه‌نامه) ملک را بفروشد، مالک دیگر می‌تواند مبلغی که خریدار به فروشنده پرداخت کرده را به خریدار بپردازد و همه ملک را به تملک خود درآورد، به این کار در اصطلاح حقوقی حق شفعه گفته می‌شود.
در ایام زمستان و پاییز و بهار در قسمت شمال شرقی روستا زمینی هموار وجود دارد؛ که از اب باران و زوب برف برکه زیبا در بلندای کو تشکیل می‌شود و منظره‌ای منحصر به فرد را ایجاد می‌کند. گول حماری از زمینهای مشاعی ده است که در ایام تابستان و بهار زمینی طبیعی برای بازی فوتبال به وجود می اورد.
تراکم و سطح اشغال و فضاهای مشاعی یا غیرمفید و حداقل زیربنا، در کلیه ساختمانهای مسکونی و غیرمسکونی طبق پهنه بندی و به تصویب کمیسیون ماده (۵) شهر تهران صورت می‌گیرد.