مشاعرات

معنی کلمه مشاعرات در لغت نامه دهخدا

مشاعرات.[ م ُ ع َ ] ( ع اِ ) ج ِ مشاعرة. ( فرهنگ فارسی معین ) : مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمةالدهر مستوفی ذکر آورده. ( لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 30 ). و رجوع به مشاعرة معنی اوّل شود.

معنی کلمه مشاعرات در فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمع مشاعره : و مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمهالدهر مستوفی ذکر آمده...

جملاتی از کاربرد کلمه مشاعرات

خرابات یا میخانه در آن زمان در آذرپادگان و امروز در باکو قرار دارد. در میخانه‌ها رسم بر آن بود که شاعر مهتر سروده‌های خود را دکلمه می‌کرد. در این خرابات که میخانه هم نامیده می‌شد بانو بزرگ ادبیات فارسی و نویسندهٔ چندین شعر پیرامون خرابات در مشاعرات شرکت می‌کرد و اشعار خود را دکلمه می‌کرد. گویند تفاوت خرابات و میخانه در همین خوانش شعر خودی و دیگران بود. میخانه مانند میدان دیگر معنی ریشه‌ای واژه را باخته‌است و از آن موسیقی میخانه‌ای آذربایجانی فهمیده می‌شود.