مشابهات

معنی کلمه مشابهات در لغت نامه دهخدا

مشابهات. [ م ُب َ / ب ِ ] ( ع اِ ) مانندگیها و چیزهای شبیه به هم و... ( ناظم الاطباء ). ج ِ مشابهة ( مشابهت )، به معنی مانندگی : و دلیل را قسمت کنند بعلامات و مشابهات. ( اساس الاقتباس ). و رجوع به مشابهة و مشابهت شود.

معنی کلمه مشابهات در فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمع مشابهت ( مشابهه ) مانندگیها : ودلیل را قسمت کنند بعلامات و مشابهات .

جملاتی از کاربرد کلمه مشابهات

زبان کردی لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی و…. زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبان‌های مهم دسته غربی بشمار می‌رود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.
تصویرگری، نقاشی روایی است. راوی مجسّمِ متن؛ همراه یا بدون متن کاربرد دارد، و می‌تواند دنباله‌دار، یا تک فریم باشد. تفاوت اصلی تصویرگری با نقاشی، هدفمند بودن آن برای کاربرد مشخص، در نظر گرفتن مخاطب و سفارش‌دهنده است و از این نظر مشابهات بسیاری با طراحی گرافیک دارد. از انواع تصویرگری می‌توان: نقاشی‌های داخل کتاب‌های کودک و روی جلد کتاب‌های بزرگسال (و گاه داخلی برای متن- که در ایران، تصویرگری برای متن بزرگسال کمتر رایج است)، تصویرسازی علمی، نقاشی‌های روی پوسترهای تبلیغاتی و اقلام تجاری، داستان‌های مصور (کمیک استریپ)، و طراحی‌ها و نقاشی‌های داخل مجلات و روزنامه‌ها را نام برد.
همچنین در تولید اسب تراکینر که در خون آن از یک نژاد شرقی هم نام برده شده، از اسب کُرد استفاده شده‌است. به همین دلیل میان این دو نژاد اسب مشابهات اندام‌شناسی بسیاری وجود دارد.
برخی محققان بر آن بوده‌اند که با تحلیل مشابهات بین اوپانیشادهای هندو و متون بودایی، تاریخ تألیف اوپانیشادها را تعیین کنند.
با توجه وجود برخی مشابهات در سبک نوشتاری دیکویل و یک سخنور و دستورنویس ناشناس هیبرنو-لاتین با نام مستعار هیبرنیکوس اکسول، گفته می‌شود این فرد ناشناس همان دیکویل است.