مسیحائی

معنی کلمه مسیحائی در لغت نامه دهخدا

مسیحائی. [ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مسیحا. منسوب به حضرت عیسی ( ع ). مسیحی. و رجوع به مسیحی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مسیحائی

با اینکه به لب داری اعجاز مسیحائی از چشم نمی دانم بیمار چرا داری
مقرر است، ترا معجز مسیحائی مسلم است، ترا خاتم سلیمانی
من که دور از لب لعل تو به تلخی دادم جان شیرین چه تفاوت که مسیحائی هست
ای مسیحائی که چون خصمت فلک در خور دجّال محنت خر نیافت
این سر یحیی به طشت خون فرود یا مسیحائی است بر دار یهود
نه عجب کز دم مسیحائی جان در آید بآهنین تمثال
عازر دل مرده‌ای در وی گریز گو مرا باد مسیحائی فرست
ز رونق اوفتد بازار اعجاز مسیحائی اگر خفاشی از کویت زند لاف از دم عیسی
تا سمر گردی به اعجاز مسیحائی بریز شربت لطفی به کام زهر نوشان عتاب
اگر آن عیسی جان را گذار افتد بخاک من ز انفاس مسیحائی چو گرد از خاک برخیزم