مسوحات

معنی کلمه مسوحات در لغت نامه دهخدا

مسوحات. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مسوح و مسوحة. مطلقاً داروهائی را گویند که بوسیله دستها ببدن آدمی مالش دهند. ( از بحر الجواهر ) : دراطلیه و مسوحات ملذذ جهت تقویت باه. ( از کتاب هدایةالملوک ابن الفقیه اصفهانی از یادداشت مرحوم دهخدا ).ادهان مرکبه. مسوحا. و رجوع به مسوح و مسوحة شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مسوحات

باب نوزدهم: در مضیقات فرج و مطیبات بدن و ملذذات جماع و آنچه مخصوص به زنان و مسوحات قضیب.