مسند جم
جملاتی از کاربرد کلمه مسند جم
بامید لشکر فراهم کنند که آرایش مسند جم کنند
گر جام طرب به مسند جم زدهایم جز باده به دست نیست تا دم زدهایم
نوبت به من افتاد، بگویید که دوران آرایشی از نو بکند مسند جم را
بر سر مسند جم بار دگر کرد آرام به دلخواه صفی
ما تاجبخش خاکنشینیم، پیش ما جم را چه قدر و مسند جم را چه اعتبار
خنگ تو صبا سیر و شکوه تو جم آثار هان مسند جم بر زبر باد صبا به
صد شکر که در ساعت فرخنده نوروز آراسته دیدیم به جم مسند جم را
چون نقش پا ز خاکنشینان آن دریم در کوی دوست، مسند جم را چه اعتبار
مشو ایمن گرت بر مسند جم دهر بنشاند که هر دو روز گردد مسند آرای غمی دیگر
پادشاها آن که فرمایندهٔ این نظم شد یعنی آصف مسند جم جاه سلمان شما