مسرقان

معنی کلمه مسرقان در لغت نامه دهخدا

مسرقان. [ م َ رُ ] ( اِخ ) نام موضعی است. ( منتهی الارب ). شهرکی خرم است [ از خوزستان ] بانعمت و اندر وی خرما [ ی ] تر باشد سخت نیکو. ( حدود العالم ). نقطه و محلی است از جنوب اهواز - بصره. رجوع به ابن اثیر ج 7 ص 117 و 122 و نزهةالقلوب ج 3 ص 112 و 215 شود.
مسرقان. [ م َ رُ ] ( اِخ ) نهری است در خوزستان. در ساحلش چندین شهر و قریه یافت شود وسرچشمه آن در شوشتر است. اولین احداث کننده این نهر اردشیر بهمن بن اسفندیار بود و این همان رودخانه ای است که نزدیک دروازه متوسط شوشتر جاری است. ( از معجم البلدان ). نام شاخه شرقی کارون که بعداً به نام رود گرگر مشهور گشت ، و ساختن آن را به اردشیر بابکان نسبت می دهند. این رود در زمان ساسانیان و در قرنهای نخستین اسلام در کنار شوشتر از شاخه دیگر جدا می شده و تا آخر خاک خوزستان جداگانه به دریا می ریخته است ، بدین سان که از کنار شرقی شوشتر و میاناب می گذشته ، در هفت یا هشت فرسنگی به شهر معروف «عسکر مکرم » می رسیده است و از میان آن شهر گذر کرده به روستایی که به نام خود آن رود «روستای مسرقان » نامیده می شده و دارای آبادیهای فراوان بوده است می رسیده و از آنجا نیز می گذشته به برابر اهواز می رسیده است و کنار شرقی آن را از بیرون می پیموده ، از زیر پل معروف «اربک » که بر سر راه اهواز به رامهرمز نهاده است می گذشته و سرانجام در دهنه جداگانه ای به دریا می ریخته است. چنین به نظر میرسد که یکی از جهتهای کندن مسرقان نگهداری بنداهواز از زور و فشار سیلهای بنیادافکن بوده است و خواسته اند بخش انبوه آب از نهر مسرقان روان گردد و درنهر نخستین رود که به بند اهواز میرسد آب کمتر باشد. این رود به مرور راه خود را عوض کرده و از دریا بریده و امروز در نزدیکی بند قیر به شاخه شُتَیت می پیوندد. ( کارون و بنیاد آن تألیف احمد کسروی از نثرهای دلاویز و آموزنده فارسی تألیف دبیرسیاقی ص 337 ).

جملاتی از کاربرد کلمه مسرقان

از ناحیه شوشتر نهر مسرقان جاریست که به عسکرمکرم و اهواز منتهی می‌شود و از اهواز فراتر نمی‌رود در آن کشتی‌های بزرگ روان‌اند. من از عسکرمکرم تا اهواز با کشتی رفتم و فاصله آن‌ها هشت فرسخ است و شش فرسخ را در نهر پیمودیم و سپس از کشتی خارج شدیم و مابقی را تا اهواز پیاده رفتیم و باقی این نهر تا اهواز راهی خشک بود.