مسجد بیت المقدس

معنی کلمه مسجد بیت المقدس در لغت نامه دهخدا

مسجدبیت المقدس. [ م َ ج ِ دِ ب َ تُل ْ م َ دِ ] ( اِخ )مسجد اقصی. المسجد الاقصی. رجوع به مسجد اقصی شود.

معنی کلمه مسجد بیت المقدس در فرهنگ فارسی

مسجد اقصی

جملاتی از کاربرد کلمه مسجد بیت المقدس

فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ حمزه و کسایی فنادیه بیاء خوانند بر تقدیم فعل و ملائکة هر چند که جمع است، این جا جبرئیل خواهد. عرب روا دارند کسی را که رئیس و مهتر قوم باشد که از وی خبر بلفظ جمع باز دهند. چنانک رب العالمین گفت: الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ در تفسیر است که باین ناس ابو سفیان بن حرب خواهد بود. فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ میگوید: جبرئیل آواز داد زکریا (ع) را، و او بر پای بود، نماز میکرد در محراب. این محراب مسجد بیت المقدس است.«ان اللَّه» بکسر الف قراءة شامی و حمزه. یُبَشِّرُکَ بتخفیف قراءة حمزه و کسایی میگوید: خدا ترا شاد میکند به پسری نام وی یحیی (ع). و در سوره مریم است که هرگز پیش از وی یحیی نیافریدیم. مفسران گفتند: «سمّی یحیی لانّ اللَّه احیا قلبه بالایمان و النبوة» یحیی از حیاة است، و حیاة حقیقی حیاة دل است، و حیاة دل بنبوت و ایمان است. و یحیی را هم نبوت بود و هم ایمان. و گفته‌اند که: یحیی نام کردند او را که اللَّه بعلم قدیم خود دانست که از دنیا شهید بیرون شود، و رب العالمین شهیدان را زندگان خواند: بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ.
قوله: فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ، ذکر وفاة سلیمان (ع): چون روزگار عمر وی بآخر رسید اول نشانی که بروی پیدا شد آن بود که در مسجد بیت المقدس آنجا عبادت گاه وی بود، هر روز بر عادت درختی سبز از زمین بر آمدی و هیچ حیوان از ان نخوردی نه از جن و انس نه از مرغان و هوام، سلیمان آن درخت را گفتی: ترا چه خوانند و بچه کار آیی و چونست که ترا هیچ حیوان نخورد؟ آن درخت گفتی: لم اخلق لشی‌ء من الدواب مرا نه از بهر آن آفریدند تا چرندگان از من خورند و لکن خلقت دواء لکذا و کذا و اسمی کذا مرا که آفریدند دارو را آفریدند فلان درد را بکار آیم و نام من فلان چیز است. سلیمان بفرمودی تا آن را ببرند و بداروخانه برند و نام آن در کتب طب بنویسند. روزی درخت سبز بر آمد همی بالید و می‌افزود سلیمان در نماز بود چون از نماز فارغ گشت گفت: یا شجرة ما اسمک ای درخت نام تو چیست؟