مستکن. [ م ُ ت َ ک ِن ن ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استکنان. پوشیده و در پرده گردنده. ( از منتهی الارب ). مستتر. ( از اقرب الموارد ). پنهان شده. نهفته. و رجوع به استکنان شود. مستکن. [ م ُ ت َ ک َن ن ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استکنان. || ساکن. متوطن : آن دو گرگانی و دو رازی و دو ولوالجی سه سرخسی و سه کاندر سغد بوده مستکن.منوچهری.