مستورات

معنی کلمه مستورات در لغت نامه دهخدا

مستورات.[ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مستورة. رجوع به مستورة شود.
- تاج المستورات ؛ تاج خانمهای پردگی پارسا، و آن لقبی است که به شاهزاده خانمها می دادند. ( از ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه مستورات

این بیمارستان در ابتدا به نام بیمارستان قلعه باقرخان نام گرفت و بعدها به مستورات تغییر نام داد. این نامی است که در زمان جمهوری دموکراتیک افغانستان به آن داده شد. این دانشگاه ارتباط نزدیکی با دانشگاه طب کابل دارد. این بیمارستان برای درمان حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ بیمار در روز راه‌اندازی شده بود، اما روزانه نزدیک به ۱۰۰۰ بیمار به این بیمارستان مراجعه می‌کنند.
و قیل مَقْصُوراتٌ ای مخدّرات مستورات فی الحجال.
وان دگر ز آیینه هستی عیان دیده مستورات اعیان را جمال
وی به تعلیم زنان اهمیت داد و مدرسه‌ای به نام مکتب مستورات در کابل دایر کرد و دسته‌ای از دوشیزگان را برای تحصیلات عالی به اروپا فرستاد.