مستمره

معنی کلمه مستمره در لغت نامه دهخدا

( مستمرة ) مستمرة. [ م ُ ت َ م ِرْ رَ ] ( ع ص ) تأنیث مستمر. روان و استوار و دائمی. ( غیاث ) ( آنندراج ). پیوسته. همیشه. مستمره. و رجوع به مستمر و استمرار شود : اگر احدی از قانون حق و حساب و امور مستمره و معمول مملکت و ضابطه حقانیت تخلف و تجاوز نماید... ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 6 ).

معنی کلمه مستمره در فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مستمر

جملاتی از کاربرد کلمه مستمره

رمان سوم، محاصره سنگاپور، حول محور حصر ژاپنی شهر مستمره بریتانیا، سنگاپور در سال ۱۹۴۲ می‌پردازد در حالی که به بررسی طولانی مدت اقتصاد و اخلاق استعمار در آن زمان و همچنین به روابط اقصادی بین کشورهای توسعه‌یافته و جهان سومی پرداخته‌است.