مستغانم
معنی کلمه مستغانم در لغت نامه دهخدا

مستغانم

معنی کلمه مستغانم در لغت نامه دهخدا

مستغانم. [ م ُ ت َ ن ِ ] ( اِخ ) نام شهری به الجزائر.

معنی کلمه مستغانم در دانشنامه عمومی

مُستَغانِم یکی از شهرهای کشور الجزایر است. این شهر مرکز استان مستغانم است.
این شهر بندری ۱۳۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و بر کرانه خلیج ارزیو در ساحل مدیترانه واقع شده است.
معنی کلمه مستغانم در دانشنامه عمومی
معنی کلمه مستغانم در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مستغانم

معنی کلمه مستغانم در دانشنامه آزاد فارسی

مُسْتَغانِم
شهر و بندری در شمال شرقی وهران (اوران)، در الجزایر، با ۱۶۱,۷۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۹). مرکز دپارتمان مستغانم است. در دورۀ حکومت بربرهای مرابطون تأسیس شد (قرن ۱۱م). در ۱۵۱۶ عُروج بارباروسا آن جا را برای امپراتوری عثمانی تصرف کرد و پس از کشته شدن او در حمله به تلمسان (۱۵۱۸)، به دست برادرش خیرالدین باباروسا، دریاسالار ترک، افتاد. در نیمۀ اول قرن ۱۹ فرانسویان بر آن مسلط شدند و در ۱۹۶۲، پس از استقلال الجزایر، به این کشور تعلق گرفت. مستغانم شهری صنعتی و تولیدکنندۀ گاز، آهن، توتون و سیمان است و با خطوط لوله به حوزه های گاز طبیعی حصی مسعود متصل است.

جملاتی از کاربرد کلمه مستغانم

حجاج (به عربی: حجاج) یک شهرداری در الجزایر است که در استان مستغانم واقع شده‌است. حجاج ۱۵٬۸۳۵ نفر جمعیت دارد.
دائرة عشعاشة (به عربی: دائرة عشعاشة) یک سکونتگاه مسکونی در الجزایر است که در استان مستغانم واقع شده‌است.
بوقیرات شهری در استان مستغانم واقع در کشور الجزایر است.