مستحدثه

معنی کلمه مستحدثه در لغت نامه دهخدا

( مستحدثة ) مستحدثة. [ م ُ ت َ دَ ث َ ] ( ع ص ) مؤنث مستحدث. نوآورده. نوآمده : این رسم از جمله رسمهای مستحدثه است. ( تاریخ قم ص 166 ). رجوع به مستحدث و استحداث شود.

معنی کلمه مستحدثه در فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مستحدث : شیوع فرزکه از فواکه مستحدث. این مملکت و بنام توت فرنگی نیز مشهوراست ... جمع : مستحدثات .
نو آورده

جملاتی از کاربرد کلمه مستحدثه

قوانینی که از سال ۱۳۴۱ به تصویب رسید از جمله قانون ملی شدن جنگل‌ها و مراتع مصوب دی ۱۳۴۱، قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل و مراتع کشور مصوب مرداد ۱۳۴۶، قانون اراضی مستحدثه و ساحلی مصوب مرداد ۱۳۴۶، قانون تشکیل شرکت‌های سهامی زراعی، قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر، قانون بیمه‌های اجتماعی روستائیان و سایر قوانینی که از قبل به تصویب رسیده و مجری کلیه آنها وزارت کشاورزی بود در سال ۱۳۴۶ حجم کاری زیادی را در وزارت کشاورزی ایجاد نمود که منجر به تشکیل چهار وزارت‌خانه گردید و به‌دلیل اهمیتی که برای بخش‌های مختلف منابع طبیعی ذکر می‌گردید یکی از این وزارت‌خانه‌ها وزارت منابع طبیعی بود.
ماده ۲) به‌منظور انجام وظایف و مقررات مربوط به حفظ، حمایت و احیاء و توسعه و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع و اراضی جنگلی و بیشه‌های طبیعی و اراضی مستحدثه ساحلی و حفاظت آبخیزها، سازمانی بنام «سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور» تشکیل می‌شود.
حفظ و حمایت، احیاء، توسعه و بهره‌برداری اصولی از جنگل‌ها، مراتع، زمینهای جنگلی، بیشه‌های طبیعی، زمینهای مستحدثه ساحلی، حفاظت و حمایت از آب و خاک کشور از طریق مدیریت علمی بر حوزه‌های آبخیز و رعایت اصول توسعه پایدار[۶]