مست بازی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) عمل مست. اعمالی همانند اعمال مستان. حرکاتی به گونه مستان. - مست بازی درآوردن ؛ کمی مشروب نوشیدن و خود را به مستی زدن. تقلید مستان درآوردن در غیرحالت مستی. - || مست بودن و حرکات مستانه کردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
معنی کلمه مست بازی در فرهنگ فارسی
مست بازی در آوردن . ( مصدر ) کمی مشروب نوشیدن و خود را بمستی زدن تقلیدمستان را در آوردن در غیر حالت مستی