مسافرت کردن

معنی کلمه مسافرت کردن در لغت نامه دهخدا

مسافرت کردن. [ م ُ ف َ / ف ِ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به سفر رفتن. سفر کردن. مسافرة. رجوع به مسافرت و مسافرة شود.

معنی کلمه مسافرت کردن در فرهنگ فارسی

به سفر رفتن

جملاتی از کاربرد کلمه مسافرت کردن

البته که هزینهٔ اقامت در دیزنی مقدار زیادی است و عملاً شما با ماندن در بیرون از دیزنی لند در مقدار زیادی از هزینه‌های خود صرفه جویی می‌کنید اما نمی‌توان منکر جذابیت و لذت حاصل از ماندن در این فضای لذت بخش شد و به جرئت می‌توان گفت تعداد کسانی که می‌خواهند در این مکان بمانند به شدت بالاست. در این قسمت اگر شما از آن افرادی هستید که ترجیح می‌دهید در مسافرت کردن و لذت بردن صورت حساب را کم‌تر در نظر بگیرید اقامت در هتل‌های دیزنی ورلد از به یاد ماندنی‌ترین گزینه‌ها است.
از سال ۲۰۰۴ مک دونالد مجری عادی در برنامه دی تایم ای تی وی برنامه تلویزیونی زنان رها بود در برنامه به صورت سه بار در یک هفته ظاهر می‌شد. در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰ تأیید شد که مک دونالد در تابستان از برنامه زنان رها ترک کرد حداقل یک سال استراخت کرد تا روی حرفه ای موسیقی و مسافرت کردن به استرالیا و نیوزلند تمرکز کند. گرچه مسافرت استرالیایی هرگز به رسمییت شناخته نشده بود او رهسپار سفربه انگلستان در سال ۲۰۱۱ شد. او به‌طور ثابت سریال‌ها را در ژانویه ۲۰۱۴ برای تمرکز برروی حرفه ای موسیقی ترک کرد. او سفر به انگلستان با برنامه‌های تک نوازی ادامه داد و برنامه‌های با موضوع کریسمس درصحنه به برنامه‌های کاریش معرفی کرده‌است.
مسافرت در حال حاضر با دوچرخه، موتورسیکلت، خودرو، هواپیما، قطار، کشتی (قایق) یا دیگر وسایل نقلیه انجام می‌شود. مسافرت کردن در سنین جوانی یک تجربه به یاد ماندنی است.[نیازمند منبع]